محمدحسین سرآهنگ

دوستان از منش دعا مبرید (۴ اجرا)

شعر: بیدل

 

نسخهٔ فسانه

قبل از این آهنگ، بیت «موی سفید را فلکم رایگان نداد…» خوانده شده است که احتمالاً مربوط به پایان آهنگ قبلی است.

از این فسانه که بی او نمرده‌ام، بیدل

قیامت است گر آن دلربا خبر دارد

دوستان! از منش دعا مبرید

زنده‌ام، نامم از حیا مبرید

می‌گدازم ز خجلت نگهش

هر کجا او بوَد، مرا مبرید

غیر دل نیست آستان مراد

به در هر کس التجا مبرید

هر چه خواهی همه در خانهٔ خود می‌یابی

همچو آیینه اگر حلقه زنی بر در خویش

سر همان به که بر زمین باشد

جنس تسلیم، بر هوا مبرید

عیب[1] اهل هنر نگه دارید

پیش طاووس، نام پا مبرید

گوشه‌گیر حیاست بیدل شما

سخنش نیز جابه‌جا مبرید

 

نسخهٔ گردون

نی سراغ دل به گردون یافتم، نی بر زمین

هم تو فرما تا در این صحرا چه شد دیوانه‌ات

دوستان از منش دعا مبرید

زنده‌ام، نامم از حیا مبرید

می‌گدازم ز خجلت نگهش

هر کجا او بوَد مرا مبرید

سر همان به که بر زمین باشد

جنس تسلیم بر هوا مبرید

غیر دل نیست آستان مراد

بر در هر کس التجا مبرید

هیچ می‌دانی که سگ را چیست شوری با گدا؟

حمله می‌دارد که جز حق بر دری دیگر میا

شکوه کفر است در طریق وفا

از قضا شکوه بر قضا مبرید

عِرض اهل هنر نگه دارید

پیش طاووس، نام پا مبرید

[ناتمام]

 

نسخهٔ گروهی

به صورت چندصدایی خوانده شده است.

دوستان از منش دعا مبرید

زنده‌ام، نامم از حیا مبرید

سر همان به که بر زمین باشد

جنس تسلیم بر هوا مبرید

عیب[2] اهل هنر نگه دارید

پیش طاووس نام پا مبرید

غیر دل نیست آستان مراد

به در هر کس التجا مبرید

 

نسخهٔ خجلت (بدون بیت شاهد)

در این نسخه هفت بیت غزل خوانده می‌شود همراه با مقطع غزل، بدون هیچ تک‌بیت دیگر.

دوستان از منش دعا مبرید

زنده‌ام، نامم از حیا مبرید

می‌گدازم ز خجلت نگهش

هر کجا او بود، مرا مبرید

دسته بندید اگر گل این باغ

قفس بلبلان جدا مبرید

شکوه کفر است در طریق وفا

از قضا شکوه بر قضا مبرید

سر همان به که بر زمین باشد

جنس تسلیم بر هوا مبرید

عِرض اهل هنر نگه دارید

پیش طاووس، نام پا مبرید

گوشه‌گیر حیاست بیدل ما

سخنش نیز جابه‌جا مبرید

 

[1] متن دیوان: عِرض.

[2] متن دیوان: عِرض. (به معنی آبرو)