Blog
گر از گوهر کمرسازی وگر دستار زر پیچی
منتشر شده در
محمدكاظم كاظمي
فعال ژانویه 19, 2025
دیدگاهها برای گر از گوهر کمرسازی وگر دستار زر پیچی بسته هستند
شعر: بیدل
گر از گوهر کمرسازی وگر دستار زر پیچی
دمی بیکشمکش گردی که زیر خاک سر پیچی
یا غم دوست، یا غم دشمن
هیچکس در زمانه بیغم نیست
بوی راحت نیست در آشوبگاه زندگی
تا نفس در سینه میباشد خسَک در بستر است
زندگانی راحتش در ابتدا و انتهاست
یا در آغوش لحد یا در کنار مادر است
به جز رزق مقدر نیست ممکن حاصل کامت
اگر چون عنکبوتان رشته بر صد بام و در پیچی
دنیا الم غفلت و عقبا غم اعمال
آسودگی از ما دو جهان فاصله دارد
مطلبی گر بود از هستی همین آزار بود
ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود
عقل قاصر چه توان رفعت او دریابد؟
آسمان هم نرسیدهاست به پای بیدل
بیت بیتش همه رنگین و مضامین شیرین
بنگر در غزل روحفزای بیدل
چمن سبز کسان رشک بهار است ولی
آمده رنگ دگر آب و هوای بیدل
بیتکلف همه مدهوش شود در محفل
چون سرآهنگ شود نغمهسرای بیدل
چه بلندی و چه پستی، چه عدم چه ملک هستی
نشنیدهایم جایی که کس آرمیده باشد
چو گفتگو به میان آمد، آشتی برخاست
میان کام و زبان نیز در سخن جنگ است
برو زاهد، نداری مغز بر اسرار پیچیدن
تو محو ظاهری، عمامه میباید به سر پیچی
فطرت بیدل همان آیینهٔ معجزنماست
هر سخن کز خامهاش میجوشد الهام است و بس
بسی پیچید بیدل نالهات در دامن شبها
کنون وقت است اگر این رشته در پای سحر پیچی
در مشرب زن و از قید مذاهب بگریز
عافیت نیست در آن بزم که سازش جنگ است
مطالب مرتبط
19
ژانویه
19
ژانویه
گهی بر سر، گهی در دل، گهی در دیده جا دارد
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
آهنگ استاد سرآهنگ با شعر بیدل
19
ژانویه
16
ژانویه
16
ژانویه
07
ژانویه
07
ژانویه
07
ژانویه
02
ژانویه
02
ژانویه
02
ژانویه
01
ژانویه
دنیاست خوب دنیا، لیکن وفا ندارد (چهار اجرا)
- منتشر شده در محمدكاظم كاظمي
آهنگ استاد سرآهنگ با شعر عشقری